خلاصه متن كتاب عبارتست از: مجموعه نامه نگاري هاي يك نويسنده با ناشر براي معرفي و توجيه چاپ داستان زندگي ميرزا يوسف معروف به ديلماج، كه در پايان ناشر با نشر اثر مخالفت مي كند. نويسنده در نامه هايش زندگي ديلماج را روايت مي كند: جواني ساده كه براي تحصيل وارد خانواده فروغي ها مي شود و در آنجا نسبت به دختر همكلاسي اش دچار عشقي آتشين مي شود اما به وصال نمي رسد و پس از ماجراهايي مجبور مي شود به خارج از كشور برود كه در آنجا تحت تعاليم غربي و فراماسوني ميرزا ملكم قرار مي گيرد. در بازگشت او كه حالا آموزش ديده حلقه برادران است ازجواني ساده به جايي رسيده كه مكر مي كند و آدم مي كشد.
نويسنده كتاب را مثل يك محقق نوشته و تلاشهايش را در جهت كشف اسناد و منابع شخصيت ديلماج نشان داده است. شايد اين از آن جهت است كه خواسته جنبه تاريخي كتاب را تقويت كند. به نظرم براي شناختن تاريخ معاصر بر اساس فراماسونري اين كتاب شروع خوبي است.
روايت عشق ساده و آتشين ديلماج بسيار قدرتمندانه به تصوير كشيده شده اند. طليعه كتاب اين جمله است: قصه هاي عشق مجنون مي كند...
ورود ديلماج به خانواده فروغي ها و آموزش تعليمات مدرن واقعه اي است كه براي بسياري ايراني ها در موارد مشابه اتفاق افتاده است و هنوز هم براي ما كه با غرب در مواجهه هستيم در حال رخ دادن است. ديلماج ابتدا تصور مي كند كه در حال رسيدن به دانايي و فرهيختگي است اما خواننده نهايتاً از عاقبت او عبرت مي گيرد. گفت و گوهاي ديلماج با فروغي و ملكم خان(به عنوان دو ايراني تحصيلكرده و غرب زده كه مورد مراجعه بسياري هستند) با آگاهي نويسنده از مباحث مدرن همراه هستند و اصلاً با قضاوت ارزشي روايت نمي شوند بلكه خواننده در ابتدا تصور مثبتي از اساتيد ديلماج دارد اما به تدريج و به صورت هنرمندانه چهره واقعي آنها برايش آشكار مي شود ولي اين افشاگري باز هم محسوس نيست و صرفاً در عمق وجود خواننده تغيير احساسات ايجاد مي كند. اين گفت و گوها ما را با فراماسونري آشنا مي كنند بدون آنكه بحث فلسفي يا سياسي شده باشد.
ما هم امروزه مانند ديلماج درتب تحصيل هستيم و البته مي خواهيم از تجربه عاشقي هم استقبال مي كنيم! دانشجو باشي و عاشق! اين چيزي است كه تيپ مورد علاقه جوانان است اما بايد مراقب بود... شايد مثل ديلماج بدجوري بازي خورده باشيم!
موضوعات مرتبط: <-CategoryName- ><-CategoryName- >
برچسبها: